بی وفایی
نه از آشنایان بفا دیده ام
نه در با ده نوشان صفا دیده ام
زنامردمی ها نرنجد دلم
که از چشم خود هم خطا دیده ام
بخاکستر دل نگیرد شراب
من از برق چشمی بلا دیده ام
بفای تو را نازم ای اشک غم
نه در دیده عمری تو را دیده ام
نه از آشنایان بفا دیده ام
نه در با ده نوشان صفا دیده ام
زنامردمی ها نرنجد دلم
که از چشم خود هم خطا دیده ام
طبیبامکن مرهم از جان می
که درد دروغ رادوا دیده ام
حریم خدا شد چه شبها دلم
که خود را زعالم جدا دیده ام
از آن رونویسد سرشکم دو چشم
که در قطره هایش خدا دیده ام
برو سام شو تا خدایی شوی
ببین من خدا را کجا دیده ام
نه از آشنایان بفا دیده ام
نه در با ده نوشان صفا دیده ام
زنامردمی ها نرنجد دلم
که از چشم خود هم خطا دیده ام
هـم جان بدان دو نرگس جادو سپردهایم
عـمریسـت تا به راه غمت رو نهادهایم
روی و ریای خلق بـه یک سو نـهادهایم
طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علـم
در راه جام و ساقی مـه رو نـهادهایم
هـم جان بدان دو نرگس جادو سپردهایم
هـم دل بدان دو سنبل هندو نـهادهایم
عـمری گذشـت تا بـه امید اشارتی
چـشـمی بدان دو گوشه ابرو نهادهایم
ما ملـک عافیت نه به لشکر گرفتـهایم
ما تخـت سلطنت نه به بازو نـهادهایم
تا سـحر چشم یار چه بازی کند کـه باز
بـنیاد بر کرشـمـه جادو نـهادهایم
بی زلف سرکشش سر سودایی از ملال
همـچون بنفشـه بر سر زانو نهادهایم
در گوشـه امید چو نـظارگان ماه
چشـم طلـب بر آن خم ابرو نهادهایم
گفتی که حافظا دل سرگشتهات کجاست
در حلقـههای آن خم گیسو نـهادهایم
چادر حجاب برتر
چادر پوششی است نیمه سنتی که از زمان صفویه به بعد ٬ بین زنان ایرانی باب شد.
اما کسانیکه چادر سر می کنند را می توان به چند دسته تقسیم کرد :
دسته ی اول:
قدیمی ها
این دسته را افراد مسن و سن بالا تشکیل میدهند که بدون چادر احساس برهنگی به آنها دست میدهد.برای آنها چادر یعنی همه چیز...
دسته ی دوم :
لولوها
هرچند تعداد آنها کم و انگشت شمار است اما در صورت رویت مانند چراغ زنبوری در دل شب خودنمایی میکنند.همه به آنها نگاه می کنند.برای آنها سرمای زمستان یا گرمای تابستان فرقی نمی کند.پوشش آنها را معمولا روبنده ای ( پوشیه ای ) سیاه ٬ دستکشی سیاه ٬ جورابی سیاه ٬ کفشی سیاه ٬ چادری سیاه و خلاصه همه چیز سیاه تشکیل می دهد.
این دسته را معمولا ضعیفه ها ٬ سبیه ها و یا همشیره های بعضی از افراد خاص تشکیل میدهند.
دسته ی سوم :
خیلی مومن ها
که فقط گردی صورتشان مشخص است.این دسته روسریهای رنگی به سر می کنند و بسیار تمیز هستند.برای این گروه چادر سر کردن نهادینه شده است.
دسته ی چهارم :
چادر نماها
که به عشق قدرت و تسلط بر مردم یا به دست آوردن پست و مقامی بهتر چادر سر می کنند و سعی دارند به مردم نشان دهند که از بدو تولد چادر سرشان بوده است !
دسته ی پنجم :
ش ذ ها ( مخفف شوهر ذلیل ها )
این گروه از ترس و یا به اصطلاح غیرت ! همسران گرامی ٬ پس از ازدواج مجبور به سر کردن چادر می شوند.
دسته ششم :
چادر زورکی ها
این دسته را معمولا دختران و زنانی تشکیل می دهند که به اجبار خانواده ٬ فامیل و یا سکونت در شهری چادر سر می کنند.این افراد معمولا اسم چادری را بد در کرده اند.چادر برای آنها حکم یک دستور و یا یک جلاد بی رحم را دارد که می خواهند هر جور شده از دستش فرار کنند.آنها را می توان با تندترین آرایش و بد جورترین حالت پوشیدگی یافت.
دسته ی هفتم :
افه چادری ها
که اغلب برای زیباتر جلوه دادن و خودنمایی بیشتر چادری عربی سر کرده و صورت خود را به بهترین نحو ممکن می آرایند. آرزوی آنان این است که ای کاش یک دختر عربی ( لبنانی ٬ مصری ٬ ...) بودند.
دسته ای را از قلم انداختم ؟ فعلا دیگه چیزی یادم نمی آید.